در حالی که استقلال و موفقیت فردی برای مردان با اهمیت است، برای زنان ارتباط و وابستگی اساسی است.
در کتاب «شخصیت: نظریه و پژوهش» پروین و جان(ترجمه جوادی و کدیور)، به مطلب جالبی در مورد تفاوتهای جنسیتی برخوردم. در ص۴۳۱ این کتاب قسمتی از مقاله «جنسیت و عزت نفس» آورده شده بود، که متن این صفحه را عینا در ادامه میتوانید بخوانید. اول قسمتهای جالب و بعد کل مقاله را.
قسمتهای جالب:
زنان و مردان در محتوای این طرحوارهها با یکدیگر تفاوت دارند؛ البته در حالی که استقلال و موفقیت فردی برای مردان با اهمیت است، برای زنان ارتباط و وابستگی، اساسی است.
…
مردها احتمالا طرحوارههایی «فردی»، «مستقل» و «خودگردان» را دارند و سایر افراد نه به عنوان بخشی از این طرحواره، بلکه جدای از آن به حساب میآیند. در مقابل، احتمال داشتن خود-طرحوارههایی «جمعی»، «کلی» و «مرتبط» در زنها بیشتر است و ارتباط با دیگران به عنوان عنصر اساسی خود به حساب میآید.
…
تصور خود «مستقل» و «منحصر به فرد» در مردان با عزت نفس در ارتباط است. در مقابل، در مورد زنان تصور خود «مرتبط» با دیگران نیز باید به عزت نفس آنها مربوط باشد.
…
کل متن:
( کتاب «شخصیت: نظریه و پژوهش» پروین و جان \ ترجمه جوادی و کدیور \ ص۴۳۱)
منابع عزتنفس برای مردان و زنان: خود-طرحواره چگونه عمل میکند؟
آیا مردان و زنان در خود-طرحوارههای خود با یکدیگر تفاوت دارند؟ جوزف(۱)، مارکوس و تفردی(۲) (۱۹۹۲)، این طور فکر میکنند. کار این مولفان موجب روشنگری در ماهیت تفاوتهای فردی در بین دو جنس در خود-پنداره شد و نشان داد که چگونه خود-طرحوارهها عمل میکنند، یعنی چگونه اطلاعات مربوط به خود را سازماندهی و جهت میدهند.
مفهوم اصلی در این تحقیق این است که فرهنگ، هنجارهای مربوط به رفتار مناسب جنسی(یعنی رفتاری که برای هر جنس درست محسوب میشود) را به دست میدهد و زن و مرد این هنجارها را در خود-طرحوارههای خود برای رفتار مناسب جنسیتی فرا میگیرند و بازنمایی میکنند. محتوای این طرحوارهها کدام است؟ مرور تحقیقاتی گسترده در این زمینه نشان داده است که یکی از عوامل تعیین کننده در این مورد این است که زن و مرد تا چه اندازه خود را جدا از یکدیگر و یا در ارتباط با یکدیگر میبینند. مردها احتمالا طرحوارههایی «فردی»، «مستقل» و «خودگردان» را دارند و سایر افراد نه به عنوان بخشی از این طرحواره، بلکه جدای از آن به حساب میآیند. در مقابل، احتمال داشتن خود-طرحوارههایی «جمعی»، «کلی» و «مرتبط» در زنها بیشتر است و ارتباط با دیگران به عنوان عنصر اساسی خود به حساب میآید.
جوزف و همکاران، این فرضیه را مطرح کردند که احساس ما در مورد خودمان به میزان موفقیت ما در ارزیابی خود-طرحوارههای جنسیتی مناسب مربوط است. بنابراین، تصور خود «مستقل» و «منحصر به فرد» در مردان با عزت نفس در ارتباط است. در مقابل، در مورد زنان تصور خود «مرتبط» با دیگران نیز باید به عزت نفس آنها مربوط باشد. برای آزمونن این طرز فکر، جوزف و همکاران سه تحقیق را به انجام رساندند. در تحقیق اول، از آزمودنیها خواسته شد تا درصد افراد دیگری را که در زمینه تواناییها یا مهارتهای مختلف به خوبی آنها هستند، مشخص کنند. همانطور که پیشبینی میشد، مردان دارای عزتنفس بالا، برعکس مردان دارای عزتنفس پایین و زنان به طور کلی، خود را داری تواناییها و مهارتهای ممتاز در این مقایسه با دیگران به حساب میآوردند.
مطالعه دوم، بر اساس این طرز فکر بود که هرچه حافظه فرد در پردازش بعضی از انواع اطلاعات بهتر باشد، آن اطلاعات برای خود-طرحواره نیز مهم است. آزمونیها یاد گرفته بودند کلماتی را با خود یا با افراد مهم برای خود «رمزگذاری» یا «مرتبط» کنند. همانطور که پیشبینی میشد، زنان دارای عزتنفس بالا – در مقایسه با زنان دارای عزتنفس پایین و مردان به طور کلی- حافظه بهتری برای کلماتی داشتند که در ارتباط با دیگران رمزگذاری کرده بودند. این یافتهها با این فرضیه هماهنگ است که: به احتمال، زنان دارای عزتنفس بالا، حافظه بهتری برای لغاتی دارند که در ارتباط با دیگران است، زیرا رابطه با دیگران برای آنها مهم یا بخشی از خود معتبر آنها است.
سرانجام، مطالعه سوم، واکنش به اطلاعات تهدیدآمیز در مورد خود را مطالعه کرده است. آزمودنیها یک پرسشنامه شخصیتی معمولی را پرکدند و سپس بازخوردهایی دستکاری شده درباره: (الف) موقعیت فردی (ب) موفقیت بین فردی دریافت نمودند. همانطور که پیشبینی می شد، وقتی که مردان دارای عزتنفس بالا بازخوردی منفی در مورد موفقیت فردی به دست آوردند، آن را تهدیدی برای ارزشمندی خود به حساب آوردند و پیشبینی میکردند که این ضعف را در آزمون آینده از بین خواهند برد. همینطور، وقتی زنان دارای عزتنفس بالا، بازخوردی منفی در مورد موفقیت بینفردی دریافت کردند، تهدید به ارزشمندی خود را با پیشبینی بهبود آن خنثی کردند. این نتایج نشاندهنده این است که وقتی زنان و مردان نتوانند طرحوارهی خود را به تصویب برسانند، ارزشمندی آنها تهدید میشود؛ در هر حال، زنان و مردان در محتوای این طرحوارهها با یکدیگر تفاوت دارند؛ البته در حالی که استقلال و موفقیت فردی برای مردان با اهمیت است، برای زنان ارتباط و وابستگی، اساسی است.
نتایج این سه تحقیق در مجموع نشان میدهد که هنجارهای جنسیتی، عزتنفس را تحت تاثیر قرار میدهند. این مطالعات همچنین نشان داد که چگونه خود-طرحوارهها در نحوه پردازش اطلاعات و مقایسه خود با دیگران(مطالعه۱)، اطلاعاتی که به خاطر میآوریم(مطالعه ۲) و اینکه چگونه اطلاعات تهدیدکننده را خنثی میکنیم(مطالعه۲) اثر دارد. همه این موراد، فرآیندهای شناختی با اهمیتی هستند که در خود-طرحواره، نقشی حیاتی به عهده دارند.
منبع: جوزف، مارکوس و تفردی، ۱۹۹۲.
- ۰ نظر
- ۲۵ شهریور ۹۳ ، ۲۱:۰۵